خاطرات

خاطرات

برای زنده ماندن دو خورشید لازم است؛ یکی در آسمان و یکی در قلب ...در جستجوی قلبِ زیبا باش نه صورتِ زیبا زیرا هر آنچه زیباست همیشه خوب نمی ماند امـا آنچه خوب است همیشه زیباست ...
خاطرات

خاطرات

برای زنده ماندن دو خورشید لازم است؛ یکی در آسمان و یکی در قلب ...در جستجوی قلبِ زیبا باش نه صورتِ زیبا زیرا هر آنچه زیباست همیشه خوب نمی ماند امـا آنچه خوب است همیشه زیباست ...

خاطرات سفر زیارتی به عتبات عالیات - نجف اشرف

بنام خدا

«ابن مارد» می گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: پاداش زیارت قبر جدّت امیرمؤمنان چیست؟ «فَقَالَ یَا ابْنَ مَارِدٍ مَنْ زَارَ جَدِّی عَارِفاً بِحَقِّهِ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکُلِّ خُطْوَةٍ حَجَّةً مَقْبُولَةً وَ عُمْرَةً مَبْرُورَةً وَ اللَّهِ یَا ابْنَ مَارِدٍ مَا یُطْعِمُ اللَّهُ النَّارَ قَدَماً اغْبَرَّتْ فِی زِیَارَةِ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ علیه السلام مَاشِیاً کَانَ أَوْ رَاکِباً یَا ابْنَ مَارِدٍ اکْتُبْ هَذَا الْحَدِیثَ بِمَاءِ الذَّهَبِ؛2

پس فرمود: ای پسر مارد! کسی که جدم [علی علیه السلام] را با شناخت حقش زیارت کند، خداوند با هر گام، حج و عمره پذیرفته شده برای او می نویسد. به خدا قسم ای پسر مارد! خداوند قدمی را که در راه زیارت امیرمؤمنان علیه السلام غبار آلود شده ، طعمه آتش نمی کند؛ پیاده باشد یا سواره. ای پسر مارد! این حدیث را با آب طلا بنویس!»

بعد از ظهر روز 29 اردیبهشت ماه که روز 30 ماه رجب بود حدود ساعت چهارونیم به وقت ایران و سه بعداز ظهر به وقت عراق با یک فروند هواپیمای خطوط قشم به سوی نجف اشرف پرواز کردیم.نزدیک به یک ساعت و نیم طول پرواز بود.

اما از آنجائی که این سفر برای بنده بطور بسیار ناگهانی و در آخرین لحظات قسمت شده بود از صبح طلوع آفتاب تا حدود ساعت یک بعداز ظهر مشغول ردیف کردن کارهای اداری (بدلیل اینکه آخر ماه شمسی بود و باید لیست کارکرد کارکنان شرکت و گزارشات مربوطه و همچنین صورت وضعیت های ماه را آماده میکردم تا با تاخیری در پرداخت حقوق مواحه نشویم)بودم و موقع نماز به مسجد رفته و بعد از نماز جماعت از دوستان مسجدی خداحافظی کردم و سریع به منزل آمدم و پس از صرف ناهار مختصری به سوی فرودگاه رفتم . حدود ساعت دو و نیم در فرودگاه بودم و پس از گرفتن کارت پرواز و عبور از گمرک با توجه به اینکه بجز لب تاپ وسیله دیگری نداشتم وارد سالن انتظار شدم.جدود سیصد نفردرقالب کاروان های 40 نفره با یک پرواز همراه بودیم و لذا با آشنائی با بعضی از زادران تا ساعت 4.30 دقیقه که پرواز انجام شد در سالن فرودگاه بودیم.به چهره زائران که نگاه میکردی میتوانستی در چهره آنها بخوانی که با همه گرفتاریها و مشکلات روزمره با چه عشقی عازم این سفر معنوی زیارتی هستند و البته مصادف شدن اقامت در کربلا در روزهای سوم و جهارم و پنجم شعبان که روزهای ولادت امام حسین (ع) و حضرت ابوالفضل و امام سجاد (ع) بود هم شوق زایدالوصفی به این مجموعه داده بود تا با عشقی مضاعف به سوی حرمین شریفین که مدتها در انتظار حضور در آن را داشتند،پرواز کنند.

در گوشه ای نشسته بودم و به این فکر میکردم که برای باز شدن این حرمین به روی ما ایرانیان چه خون بهائی دادیم ، چه جوان ها و مغزها و انسانهای وارسته ای را درطول جنگ هشت ساله از دست دادیم ،که آرزویشان دیدن این حرمین بود و البته که آنها در همان لحظات پرکشیدن به سوی معبود الهی خود را در دامان سالار شهیدان حضرت امام حسین (ع) دیدند و به نهایت آرزو که فدا کردن جان در راه معبود است رسیدند.یادم نمی رود که شعار رزمندگان غیور در طول هشت سال دفاع مقدس این بود که :

کربلا کربلا ما داریم می آدیم.

هرکه دارد هوس کرب و بلا بسم الله.

در همین افکار بودم و می دیدم که مردم چقدر با هم مهربان شده اند و به همدیگر چای و آب و خوردنی و میوه تعارف میکنند،با خودم فکر کردم چه اتفاقی افتاده که معنویات این سفری که هنوز آغاز نشده شروع شده و مردم و زادران امامان عزیز از حالت عادی که هرفردی دنبال منافع خودش هست و با دیگران خیلی گرم ومهربان نیست،خارج شده و به انسان هائی مهربان و دوست داشتنی تبدیل شده اند . در همین لحظات گوینده اطلاعات پرواز حرکت بسوی هواپیما را اعلام نمود و ما سوار هواپیما شدیم.

بعد از بلند شدن هواپیما از زمین بنده بدلیل خستگی بخواب رفتم و خوشبختانه حدود یک ساعتی در خواب بودم تا اینکه برای پذیرائی مرا بیدار کردند و بعد از پذیرائی خلبان اعلام نمود تا چند لحظه دیگر بر روی شهر نجف خواهیم رسید و در فرودگاه نجف به زمین خواهیم نشست.دوستانی که نزدیک پنجره هواپیما بودند بارگاه ملکوتی امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام را مشاهده میکردند و برای دیگران موقعیت این گنبد طلائی بارگاه را تشریح می نمودند و این لحظاتی بود که چشم اکثر زائران نمناک شده بود و آماده برای باریدن .........

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به حسن بن علی علیه السلام فرمود: «مَنْ زَارَنِی .... أَوْ زَارَ أَبَاکَ کَانَ حَقّاً عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ أَزُورَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فَأُخَلِّصَهُ مِنْ ذُنُوبِهِ؛

بحار الانوار، ج 100، ص 259، ح 6، و الکامل، ابن اثیر، ص 39، باب 10، ح 3، و موسوعه، ج 2، ص 40.

ادامه مطلب در پست بعدی ان شاءالله