خاطرات

خاطرات

برای زنده ماندن دو خورشید لازم است؛ یکی در آسمان و یکی در قلب ...در جستجوی قلبِ زیبا باش نه صورتِ زیبا زیرا هر آنچه زیباست همیشه خوب نمی ماند امـا آنچه خوب است همیشه زیباست ...
خاطرات

خاطرات

برای زنده ماندن دو خورشید لازم است؛ یکی در آسمان و یکی در قلب ...در جستجوی قلبِ زیبا باش نه صورتِ زیبا زیرا هر آنچه زیباست همیشه خوب نمی ماند امـا آنچه خوب است همیشه زیباست ...

برهوت کجاست؟

برهوت

بنام خدا

برهوت کجاست؟

اینکه گفته می شود بعضی از ارواح در برهوت هستند و بعضی در وادی السلام که در نجف در پشت شهر کوفه واقع شده، هستند در این زمینه روایات زیادی داریم خصوصا، اشاره می کند که بهشت برزخی ارواح مومنین وادی السلام است.
برزخ به لحاظ زمانی و مکانی تابع دنیاست منتها در باطن و ملکوت دنیاست. اگر بخواهیم مظهر بهشت برزخی را مجسم بکنیم باید وادی السلام را بینیم و اگر بخواهیم مظهر جهنم برزخی را ملاحظه کنیم باید برهوت را ببینیم.
اینکه در روایات آمده که از این وادی عبور نمی کنند مگر مارهای سمی و ...  شاید علتش همین باشد که آنجا مظهر جهنم برزخی است.

در روایات از امام صادق (علیه السلام) و سایر ائمه (علیهم السلام) نقل شده: گویا می بینم که ارواح مومنین در وادی السلام حلقه حلقه دور هم جمع شدند و با هم مذاکره می کنند و من آنها را می بینم.
البته آنچه امام می دید با این چشم سر نبود.
امام در همین وادی السلام ارواح مومنین و وجودهای برزخی مومنین را که حلقه حلقه دور هم جمع شده و در حال مذاکره بودند را می دید اما نه با چشم سر بلکه با چشم برزخی.
اگر انسان چشم برزخی داشته باشد در وادی السلام ارواح مومنین را خواهد دید و در برهوت نیز ارواح کفار و مشرکین را.
چون روایات در این زمینه خیلی زیاد هست که مظهر بهشت برزخی، وادی السلام و مظهر جهنم برزخی، برهوت است خیلی زیاد هست نمی توان از آنها چشم پوشی کرد .
البته این مطالب نیاز به بحث بیشتر دارد از جمله اینکه تناسب بین این دو چیست؟
وقتی می گوییم روح به قالب مثالی می رود منظور این نیست که یک قالب مثالی از جایی بیاورند آنجا بگذارند تا زمانی که روح از قالب مادی و جسمانی خارج شد داخل آن برود. این تصور، اشتباه است زیرا برای روح زمان و مکان به این شکل معنا ندارد. قالب مثالی که اشاره شد در باطن همین قالب مادی هست یعنی در واقع انسان در طول عمرش هم قالب مادی را دارد، هم قالب مثالی را و هم آن روح مجرّد را دارد.
به تعبیر ساده تر عوالم هستی را بر حسب حصر عقلی به چهار عالم تقسیم کردند (اگر چه بعضی هم به پنج عالم تقسیم کرده اند): عالم ناسوت، عالم ملکوت، عالم جبروت و عالم لاهوت.

 از این عوالم چهارگانه سه عالم را انسان هم زمان دارد یعنی انسان یک بعد ناسوتی دارد که جسمش می باشد. یک بعد ملکوتی دارد که همان وجود برزخی اش می باشد و یک بعد جبروتی دارد که روح انسان است.
انسان وقتی می میرد بعد ناسوتی را از دست می دهد اما بعد ملکوتیش همراه روح مجردش باقی می ماند. منظور از اینکه می گوییم روح به بدن لطیف مثالی ملحق می شود به آن معنایی که در ذهن می آید نیست که یک قالب را خداوند آن زمان می سازد بعد روح از این قالب خارج شده وارد قالب جدید می شود. چنانکه خود قبض روح هم به این معنا نیست که فرشته ای از خارج بیاید و روح انسان را بیرون بکشد و بردارد و ببرد. تعبیر قرآن هم این نیست. تعبیر قرآن این است که از درون خود انسان هست.
پس مراد از قالب لطیف مثالی همان بعد برزخی و ملکوتی انسان هست که انسان خود در طول عمرش برای خودش ساخته است. اگر وجود برزخی خوبی ساخته حالا روح انسان در یک وجود برزخی خوب و در مسیر تکامل حرکت می کند و اگر خدای نکرده یک وجود برزخی بد ساخته طبیعی است که این جهنمی است، که خودش با دست خودش یعنی جهنم برزخی است که برای خودش ایجاد کرده است.


منبع: پاسخ به سوالات اعتقادی استاد محمدی موجود در سایت رادیو معارف


سوم خرداد سالروز فتح خرمشهر، روز مقاومت و پیروزی گرامی باد.


بنام خدا

سوم خرداد روز مقاومت و پیروزی


..... صفحات تقویم ورق خورد و روزها گذشت و گذشت تا دوباره سومین روز از خرداد ماه فرا رسید. نمی دانم چرا طلوع آفتاب این روز با طلوع های دیگر متفاوت است و حس قشنگ زندگی در ساعات این روز ملموس تر جریان دارد. گویی آفتاب از ستیغ کوه های سربه فلک کشیده ایران اسلامی با غرور و افتخاری خاص بالا می آید و عظمت آن را به سخره می گیرد.

در ساعات این روز، خاطره ها جان می گیرند و جان ها، خاطره ساز می شوند. دفتر سرنوشت با حوادثی چون دفاع، مقاومت، ایستادگی، شهادت و شهامت ورق می خورد و مفاهیم بلند ایثار در قالب ارزش های اسلامی معنا می شوند.
کوچه کوچه های شهر فریاد بلند پیروزی می شوند. خوزستان تکه ای از وجودش را بازپس می گیرد و خرمشهر یک حلقوم برای فریاد ملتی علیه متجاوزان می شود. پیکره ایرانی اسلامی در عضوی کوچک اما ارزشمند خلاصه می شود. بندر زیبای خرمشهر قبله مقصود دلدادگانی می گردد که برای رهایی از اسارت دنیا بندهای تعلق را پاره می کنند و پرستو صفت به سویش به پرواز در می آیند. مرغان مهاجری که عزت را در هجرت می دیدند و پیروزی را در شهادت و این گونه پرهای پروازشان سرخ تر از شفق و فلق خورشید می شود.
سوم خرداد، روز آزادسازی خرمشهر است و روز مقاومت و ایستادگی ملتی در برابر دنیایی از زیاده خواهی و استکبار. سوم خرداد، روز آزادسازی خرمشهر است و روز آزادگی ملتی مسلمان، سوم خرداد، خاطره آزادسازی خرمشهر است و روز خاطره سازی ملت ایران. سوم خرداد، روز پیروزی رزمندگان اسلام است و روز خدا. سوم خرداد، روز حرکت به سوی بیت المقدس است و روز رسیدن به عرش خدا و بالاخره سوم خردادماه، روز قشنگ ملت ایران است و روز خوب مردم خوزستان، روز به ثمر رسیدن واژه واژه مردانگی و غیرت است و روز استقامت و ایثار.
سوم خرداد روز آزادسازی خونین شهر است. روز اثبات استواری ملتی است که به راه خود و مکتب خود ایمان داشتند و حاضر بوده و هستند که از همه چیز خود برای حفظ ارزش هایشان بگذرند. سوم خرداد روز خرمشهر است، روز شهری است که دروازه آسمانش هنوز رو به سوی بهشت باز است و ما می توانیم از سرچشمه زلال ایمانش چون بچه بسیجی های مسجد جامع بنوشیم.
در سرزمین خوزستان؛ اروند هنوز خروشان و استوار می گذرد. کارون با شکوه همیشگی افق را به نظاره نشسته است و ما جا مانده ایم و موجی نمی آفرینیم. گویی در گذر زمان محو شده ایم! امید داریم سالروز آزادسازی خرمشهر و هیاهوی شیرین باقی مانده از آن روزگار، تلنگری بر شیشه زنگار بسته ذهنمان باشد. باید بازگویی و بازخوانی مقاومت 45 روز ه ما را به حرکت و تپش وادارد تا موجی بیافرینیم و این بار علیه دل مشغولی های دم دستی و سطحی اقامه قیام کنیم؛ چرا که اگر حرکتی نکنیم پاسخ این سؤال را نمی توانیم بدهیم. سؤالی که همواره از خود می پرسیم «بعد از شهدا چه کرده ایم».
سوم خرداد ماه هر سال می آید تا با تابش اشعه های طلایی خورشید، خوشه خوشه معرفت و دامن دامن اتحاد و همبستگی را بر سر و دوش ملت ایران بریزد و این رمز پیروزی در عملیات بیت المقدس رزمندگان ما در سال 61 بود.
هر ساله ما در سالروز آزادسازی خرمشهر؛ قدردان رشادت ها و دلاورمردی های شهیدانی هستیم که با خون خود، کوچه های شهرمان را اعتبار بخشیدند و مایه سرافرازی ملتمان در میان سایر ملت ها شدند. وظیفه حکم می کند این سرافرازی را در جهادهای دیگری حفظ کنیم. ما به نحوی دیگر در خاکریزی های جهاد در عرصه تولید فرهنگی ایرانی - اسلامی، جهاد در عرصه تولید علم و فن آوری، جهاد در عرصه اقتصادی پویا و جهاد در عرصه حفظ ارزش های بلند ملتی مسلمان در برابر هجوم بمب های تبلیغاتی فرهنگ ناسالم بد حجابی، مصرف گرایی، بازار وارداتی شدن ایستادگی کنیم.
باید بپذیریم که اگر خرمشهر شهری از شهرهای ایران اسلامی است، اگر عضوی ارزشمند از اعضای پیکر ایران باستانی است به نمایندگی از تمام شهرهای کوچک و بزرگ ایثار و ایستادگی کرد تا سایر شهرها و استان ها در امان بماند. اگر این شهر امروزه با هزاران مشکل ریز و درشت معیشتی و جاماندن از عرصه آبادانی دست و پنجه نرم می کند بر ما ایرانیان از هر قوم و زبانی فرض است تا هر چه سریع تر در جهادی دیگر بسیج شده و محرومیت را از قطب فرهنگی و ارزشی کشور بزداییم.