خاطرات

خاطرات

برای زنده ماندن دو خورشید لازم است؛ یکی در آسمان و یکی در قلب ...در جستجوی قلبِ زیبا باش نه صورتِ زیبا زیرا هر آنچه زیباست همیشه خوب نمی ماند امـا آنچه خوب است همیشه زیباست ...
خاطرات

خاطرات

برای زنده ماندن دو خورشید لازم است؛ یکی در آسمان و یکی در قلب ...در جستجوی قلبِ زیبا باش نه صورتِ زیبا زیرا هر آنچه زیباست همیشه خوب نمی ماند امـا آنچه خوب است همیشه زیباست ...

خاطرات سفر به عتبات عالیات -بخش نهم نجف اشرف و کوفه


محل مقبره کمیل بن زیاد در کوفه

بنام خدا

ادامه خاطراتی از سفر به عتبات عالیات نجف اشرف - بخش نهم 

بعد از رسیدن به هتل و صرف ناهار و استراحت دوساعته برای زیارت حرم امیرالمومنین علی(ع) روانه حرم شدیم و با توجه به اینکه روز پنج شنبه بود و شب سوم شعبان یعنی شب ولادت امام حسین (ع) حرم مملو از جمعیت بود و خیلی از ساکنان شهرها و روستاهای اطراف نجف برای زیارت به حرم آمده بودند و همانجا فرش و زیلو انداخته و مستقر شده بودند و لذا برای زیارت حرم با سختی توانستیم بداخل حرم برویم.اما چون از قبل گفته بودند که شب های جمعه حرم تا صبح باز است دلگرمی داشتیم که امشب را در حرم بمانیم و یک زیارت بیاد ماندنی داشته باشیم.

لذا تا زمان نماز مغرب و عشاء در حرم ماندیم و نماز را به جماعت خواندیم و سپس به هتل برگشتیم تا ضمن خوردن شام وسایل را جمع کنیم ،چون مدیر کاروان گفته بود که صبح بعد از خوردن صبحانه به سمت کربلا حرکت خواهیم کرد.بعد از شام جشن مفصلی در هتل برپا شد و شیرینی و شکلات بود که توزیع می شد .

بعد از کمی استراحت و جمع کردن وسایل برای دیدار آخر با حرم و زیارت ،غسل کردیم و عازم حرم شدیم .چون نزدیک به اواخر شب بود حرم کم کم داشت خلوت می شد و ما ابتدا زیارت از قبور علماء را شروع کردیم و وقتی حرم برای زیارت خلوت شد به داخل حرم رفتیم.شاید نتوانم بیان کنم که در مدت حدود دوساعتی که در حرم و مقابل قبور مطهر امام علی (ع) و حضرت آدم (ع) و حضرت نوح(ع) ایستاده بودیم یا نماز می خواندیم و این عزیزان را واسطه بین خود و خدا قرار داده بودیم ،چه حالی داشتیم و بر ما چه گذشت تا اینکه کم کم باز حرم شلوغ شد و گفتند برای نماز صبح به صحن بروید چون داخل حرم نماز جماعت برگزار نمی شد.

بعد از نماز صبح به جماعت و خواندن زیارت عاشورا و تعقیبات نماز،مداح کاروان زیارت وداع را خواند و چون دیگر لحظات وداع شده بود ،نگرانی را در چهره همراهان می شد دید و با غم و اندوه فراوان خداحافظی کردیم و از حرم دور شدیم تا به هتل رسیدیم و ضمن خوردن صبحانه لوازم را به طبقه همکف هتل آوردیم و بمحض آمدن اتوبوس با شوقی که در ما بوجود آمده بود،سوار شدیم و به سوی حرم عشق حرکت کردیم.نمیدانم چقدر از نجف دور شده بودیم و مدیر کاروان داشت در مورد پیاده روی و راهپیمائی روز اربعین و تجهیزاتی که برای پذیرائی از زائران در مسیر بود صحبت میکرد که بنده با توجه به اینکه شب را تا صبح بیدار بودم به خواب رفتم و زمانی دوستان مرا از خواب بیدار کردند که اتوبوس جلو هتلی در کربلا متوقف شده بود و این هتل که نامش بیت الجود بود،محل اقامت ما در کربلا بود و هتلی پنج ستاره با امکانات بسیار خوب و کامل.ساعت حدود یازده صبح به وقت عراق به کربلا رسیدیم و بعد از توضیحات و خیرمقدم توسط مدیر ایرانی هتل و گرفتن عیدی به مناسبت روز عید سوم شعبان و میلاد امام حسین (ع) از دست یک سید روحانی به اتاق خود رفته و برای زیارت از حرم سالار شهیدان آماده شدیم.

ادامه مطالب در پست های بعدی.....

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.